هر جامعهای نسبت به برخی نادرستیها واکنشِ شدیدتری نشان میدهد. مثلاً کشتهشدنِ مهسا ناپذیرفتنی و تحملناپذير میشود. یا خودسوزیِ بوعزیزی در تونس چنین میشود.
معمولاً مرگ چهرهای سیاسی در زندان یا بازداشتِ یک چهرهی ملی نیز امرِ تحملناپذیر است. اما در بسیاری از مواردِ دیگر، وضعیت در هر جامعهای متفاوت است. مثلاً در یک جامعه هرگونه اعدام، تحملناپذیر است و در جایی دیگر فقط اعدامهای سیاسی تحملناپذیر است. بازداشت و شکنجه نیز فقط در برخی جامعهها تحملناپذیر است و ممکن است که یک بازداشت و شکنجه به اعتراضِ سراسری بیانجامد.
شناختِ منطقِ تحملناپذیریِ نادرستیها در یک جامعه به تغییرِ سیاسی کمک میکند.
مثلاً میفهمیم که چرا بازداشت یک چهرهی ملی یا شناختهشده در وضعیت کنونی ناممکن (و تحملناپذیر) است، اما حکومت میتواند چندماه دیگر او را بازداشت کند یا اکنون چهرهای دیگر را (ولو چند روز) بازداشت کند.
یعنی حساسیتها نسبت به یک بازداشت یا مرگ چگونه تغییر میکند و چگونه اینمسائل، عادی و زمینهی پذیرش و تحملشان فراهم میشود.
شاید بتوان در آینده بازداشت هزاران نفر، محکومیتهای سنگین یا فقیرسازیِ جامعه را تحملناپذیر کرد یا حداقل اینروندِ فقیرسازی، حذف و سرکوب را کُند یا سخت کرد.
مسئله همین است که چه ویژگیها و علتهایی میتواند حساسیت جامعه را نسبت به برخی نادرستیها افزایش دهد و چه مسائلی موجب حساسیتزدایی و عادیسازی میشود و زمینه یا موجبِ آسانی و فراوانیِ آن نادرستیها میشود.
تحولاتِ گفتمانی و جنبشهای پیشرو میتوانند امرِ تحملناپذیر را تغییر دهند.
نیروهای سیاسی و فرهنگی در جامعه میتوانند بر حساسیتِ عمومی تاثیر بگذارند و درنهایت از هر اعدام، هرگونه شکنجه، رانت و فساد ساختاری، سرکوب خشن و مسلحانه، حذف مخالفان سیاسی، گرانیها و فقیرسازیِ شدید مردم یا هرگونه نادرستیِ جبرانناپذیر یا نادرستیِ پیامددار برای جامعه؛ جلوگیری کنند.
امرِ تحملناپذیر، ساخته و پرداختهی جامعه است و ارادههای موجود در جامعه آن را تعیین میکند. شناسایی امرِ تحملناپذیر به جامعه سامان میدهد و امکان جلوگیری از نادرستیهای شدید را فراهم میآورد. یعنی هم جرمِ تحملناپذیر را مشخص میکند و هم قوانین و محدودهی مجازات را تعیین میکند.
امرِ تحملناپذیر میتواند سرآغاز یک تغییر سیاسی باشد و قوانین آینده را تعیین کند.
شاید اتفاقی بهنظر بیاید؛ اما ارادهها و گفتمانهای تثبیتشده، آینده را تعیین میکند. با تحملناپذیرکردنِ هر نادرستی، تغییرات و جنبشها را میتوان پیشبینی کرد.
امرِ تحملناپذیر یک امرِ فرهنگی است، اما از امرِ سیاسی و کنشهای سیاسی تاثیر میپذیرد و چون با ارادهها پیوند میخورد؛ نیروهای سیاسی میتوانند تعیین کنند که در چه شرایطی با چه اقداماتی و با تمرکز بر چه مسئلهای میتوانند از چه نادرستیای جلوگیری و چه برنامه و هدفی را پیگیری کنند.
برایهمین افزایشِ حساسیتها در جامعه، بروزِ نارضایتی عمومی، پیگیریِ سرسختانهی چهرههای شناختهشدهی ملی، واکنشهای فراگیرِ رسانهای و همراهسازیِ نهادهای جهانی و دولتها میتواند هر ناکارآمدی و بحران اقتصادی، هر اعدام، هر بازداشتِ مخالفِ سیاسی یا هر سرکوبی را تحملناپذیر کند.
از توییتر مجید توکلی