مدل سوم انتقال قدرت:
مدلِ تغییر رفتار درون حکومت
بررسی نمونههای تاریخی اسپانیا، شیلی، کره جنوبی و آرژانتین
مدل سوم انتقال قدرت، بر تغییرات تدریجی درون ساختار حکومت تمرکز دارد. این مدل زمانی رخ میدهد که رژیمهای اقتدارگرا یا نظامی، در مواجهه با فشارهای داخلی و خارجی، به اصلاحات و انتقال قدرت تن دهند. در این فرآیند، حکومت با تغییر رفتار یا سازش با مخالفان، قدرت را واگذار میکند و به یک نظام سیاسی جدید انتقال میدهد.
این مدل در کشورهایی مانند اسپانیا پس از فرانکو، شیلی پس از پینوشه، کره جنوبی و آرژانتین پس از جنگ فالکلند اجرا شده است. این مقاله به تحلیل دقیق این نمونهها پرداخته و امکانپذیری این مدل در ایران را بررسی میکند.
۱. اسپانیا پس از فرانکو
الف) زمینههای تاریخی
•دوران دیکتاتوری فرانکو (۱۹۳۹-۱۹۷۵):
ژنرال فرانکو پس از جنگ داخلی اسپانیا به قدرت رسید و تا زمان مرگش در سال ۱۹۷۵ بهعنوان یک دیکتاتور حاکم بود.
•بازگشت به سلطنت:
فرانکو، شاهزاده خوان کارلوس را بهعنوان جانشین خود انتخاب کرد، اما انتظار داشت که او سیاستهای دیکتاتوری را ادامه دهد.
ب) فرآیند انتقال قدرت
•تغییر رفتار درون حکومت:
پس از مرگ فرانکو، خوان کارلوس به جای ادامه دیکتاتوری، مسیر دموکراسی را انتخاب کرد.
•اصلاحات تدریجی:
خوان کارلوس، انتخابات آزاد برگزار کرد و با کمک دولت انتقالی، قانون اساسی جدیدی را تدوین کرد.
•پایان دیکتاتوری:
این فرآیند منجر به تبدیل اسپانیا به یک پادشاهی پارلمانی و دموکراتیک شد.
عوامل کلیدی موفقیت
خوان کارلوس نقش کلیدی در هدایت اصلاحات و ایجاد اعتماد عمومی داشت.
نارضایتی عمومی و فشار برای تغییرات سیاسی، حکومت را به اصلاحات واداشت.
نخبگان سیاسی و اقتصادی با فرآیند انتقال قدرت همراه شدند.
۲. شیلی پس از پینوش
علیرغم توسعه اقتصادی در زنان پینوشه در زمینههای حقوقبشر و مخالفان سیاسی جکومت وی، مورد انتقاد و اعتراض بود.
(۱۹۷۳-۱۹۹۰):
ژنرال آگوستو پینوشه پس از کودتا علیه سالوادور آلنده، به قدرت رسید.
نقض حقوق بشر و فشارهای اقتصادی، رژیم پینوشه را در برابر جامعه داخلی و بینالمللی آسیبپذیر کرد.
رفراندوم ۱۹۸۸:
پینوشه برای تمدید ریاستجمهوری خود، رفراندومی برگزار کرد، اما اکثریت مردم به ادامه حکومت او رأی منفی دادند.
پس از شکست در رفراندوم، پینوشه با برگزاری انتخابات آزاد، قدرت را واگذار کرد.
عوامل کلیدی موفقیت
تحریمها و فشارهای جهانی پینوشه را به اصلاحات وادار کرد.
مردم با اعتراضات و نافرمانی مدنی، قدرت اجتماعی خود را نشان دادند.
پینوشه بهعنوان رئیس نیروهای مسلح باقی ماند، که این موضوع انتقال قدرت را برای حکومت آسانتر کرد.
۳. کره جنوبی پس از حکومت نظامی
الف) زمینههای تاریخی
•دوران حکومت نظامی (۱۹۶۱-۱۹۸۷):
کره جنوبی برای دههها تحت حکومت نظامی بود، اما با رشد اقتصادی و آگاهی سیاسی، فشار برای دموکراسی افزایش یافت.
ب) فرآیند انتقال قدرت
•اعتراضات دانشجویی و مردمی:
تظاهرات گسترده در دهه ۱۹۸۰، حکومت نظامی را به برگزاری انتخابات آزاد وادار کرد.
•اصلاحات تدریجی:
انتقال قدرت در کره جنوبی بهصورت تدریجی و با حفظ برخی ساختارهای موجود انجام شد.
عوامل کلیدی موفقیت
توسعه اقتصادی، خواستههای مردم برای دموکراسی را تقویت کرد.
ایالات متحده، که متحد اصلی کره جنوبی بود، از حکومت خواست که به اصلاحات تن دهد.
۴. آرژانتین پس از جنگ فالکلند
الف) زمینههای تاریخی
•حکومت نظامی (۱۹۷۶-۱۹۸۳):
ارتش آرژانتین پس از کودتا، حکومتی نظامی و سرکوبگر ایجاد کرد.
•شکست در جنگ فالکلند:
شکست نظامی در جنگ فالکلند (۱۹۸۲) مشروعیت رژیم را از بین برد و اعتراضات مردمی را افزایش داد.
ب) فرآیند انتقال قدرت
•انتخابات آزاد:
در سال ۱۹۸۳، انتخابات آزاد برگزار شد و رژیم نظامی پایان یافت.
در ایران، ساختار قدرت پیچیده و متشکل از نهادهای متعدد است که ممکن است در برابر تغییر مقاومت کنند.
با توجه به شرایط فعلی ایران، مدل تغییر رفتار درون حکومت میتواند بهعنوان یکی از راهکارهای انتقال به دموکراسی مورد توجه قرار گیرد. با این حال، موفقیت آن مستلزم وجود فشارهای داخلی و خارجی مؤثر، همراهی نخبگان، و رهبری متعهد به اصلاحات است. چالشهای موجود نیز باید با دقت مورد بررسی و مدیریت قرار گیرند تا این مدل در ایران قابل اجرا باشد.
پانتهآ گرشاسبی، اندیشکده مسائل ایران