بازی جمهوری اسلامی با دُم شیر

استقرار بمب‌افکن‌های استراتژیک B-52 آمریکا در منطقه، به‌ویژه در شرایط کنونی، نشان‌دهنده تغییری جدی در معادلات منطقه‌ای است. این اقدام، که در پی حملات اخیر اسرائیل به تاسیسات نظامی جمهوری اسلامی و نابودی پدافند این رژیم و هم‌چنین تهدیدات متقابل سپاه پاسداران صورت گرفته، حاوی پیام‌های مهمی برای بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی است.

تحرکات اخیر آمریکا در خاورمیانه، در شرایطی که جمهوری اسلامی با مجموعه‌ای از چالش‌های استراتژیک داخلی و بین‌المللی مواجه است، اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند. در گذشته نیز آمریکا در مقاطعی حضور نظامی خود در منطقه را افزایش داده بود اما شرایط متفاوت از امروز بود. نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی ازجمله حزب‌الله و حماس در بهترین وضعیت خود قرار داشتند و با قدرت و حمایت‌های کامل رژیم به فعالیت‌های خود ادامه می‌دادند. اما اکنون حماس در ضعیف‌ترین دوران خود به سر می‌برد و‌ پس از هنیه و سنوار و به‌دلیل عملیات‌های گسترده نظامی و سیاسی اسرائیل، رو به نابودی کامل می‌رود. حزب‌الله نیز شرایط بهتری ندارد و اسرائیل موفق شده با چندین عملیات دقیق و موثر، رمق آنها را بکشد. هم‌زمان، جبهه‌های متحد جمهوری اسلامی در سوریه، یمن و عراق نیز از لحاظ توان نظامی و اقتصادی در شرایط ضعیف‌تری به سر می‌برند.

از سوی دیگر، رویکرد نظامی جمهوری اسلامی در استفاده از توان موشکی‌اش به‌عنوان یک ابزار بازدارنده، در سال‌های اخیر تغییر کرده است. برخلاف گذشته که موشک‌ها بیشتر به‌عنوان یک عامل تهدید مورد استفاده قرار می‌گرفتند، رژیم در سال جاری دو بار به اسرائیل و یک‌بار به پاکستان حمله کرده است. این اقدامات، هم مشت رژیم را باز کرده و هم به‌طور همزمان نگرانی‌های امنیتی در منطقه را افزایش داده و متحدان غربی را برای مقابله با این تهدیدات هوشیارتر کرده است.

در همین حال، وضعیت داخلی جمهوری اسلامی نیز به عمق فاجعه سقوط کرده است. مشروعیت رژیم در هشت سال گذشته به‌واسطه فشارهای بی‌امان اقتصادی، نارضایتی‌های اجتماعی و سرکوب‌های گسترده سیاسی عمیقا کاهش یافته و در کمترین میزان آن است. این مسئله به‌ویژه در سال‌های اخیر به چالشی جدی برای جمهوری اسلامی تبدیل شده و توان مانور داخلی و استراتژیک آن را محدود کرده است. همچنین، از منظر بین‌المللی، جمهوری اسلامی با انزوای گسترده‌تری مواجه شده و توانایی بهره‌برداری از اختلافات و شکاف‌های جهانی برای حفظ نفوذ خود را تقریبا از دست داده است.

مشکلات داخلی و بین‌المللی روسیه و چین نیز، که همواره از حامیان جمهوری اسلامی به‌شمار می‌رفتند، به نوبه خود بر توانایی رژیم برای استفاده از حمایت‌های بین‌المللی تاثیر گذاشته است. در سال‌های اخیر، روسیه به دلیل درگیری‌های متعدد و بحران‌های داخلی و خارجی، از جمله جنگ در اوکراین و تحریم‌های شدید اقتصادی غرب، با مشکلات عمیقی دست‌وپنجه نرم می‌کند. این مسائل موجب شده که کرملین توان و منابع کمتری برای حمایت موثر از جمهوری اسلامی داشته باشد. فشارهای اقتصادی و نظامی بر روسیه باعث شده که این کشور تمرکز بیشتری بر حفظ منافع و امنیت داخلی خود داشته باشد و نه‌تنها به‌طور قابل‌توجهی از توان همکاری‌های نظامی و اقتصادی آن با رژیم  کاسته شود بلکه دست به دامان کره شمالی هم باشد.

چین نیز با چالش‌های داخلی و بین‌المللی قابل توجهی مواجه است. رشد اقتصادی این کشور در سال‌های اخیر کندتر شده و مشکلات اقتصادی همچون بحران در بخش املاک و مستغلات، افزایش بدهی‌های داخلی و کاهش رشد تولید ناخالص داخلی بر پکن فشار آورده است. افزون بر این، تنش‌های سیاسی و اقتصادی با آمریکا و متحدان غربی به‌دلیل رقابت‌های ژئوپلیتیکی در منطقه اقیانوس آرام و مسائل تجاری نیز به چالش‌های چین دامن زده است. این وضعیت باعث شده که چین، با وجود حفظ روابط اقتصادی با جمهوری اسلامی، در مسائل نظامی و سیاسی حمایت‌های خود را به‌طور محتاطانه‌تری ادامه دهد و تمرکز خود را بیشتر به مسائل داخلی و تقویت جایگاه خود در منطقه آسیای شرقی معطوف کند.

در این شرایط، جمهوری اسلامی باید بیشتر بر توان داخلی و ظرفیت‌های محدود منطقه‌ای خود اتکا کند. افزون بر این، تردیدها درباره توان موشکی و پدافند هوایی ایران نیز تشدید شده است. کشورهای متحد اسراییل، آمادگی‌های بیشتری برای مقابله با تهدیدات موشکی رژیم اتخاذ کرده و با تقویت سامانه‌های دفاعی خود، میزان آسیب‌پذیری‌شان را کاهش داده‌اند.

تهدید برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی نیز در بالاترین سطح خود قرار گرفته و همه شواهد حاکی از آن است که ممکن است رژیم به‌سوی فاز نهایی تولید بمب هسته‌ای در حرکت باشد. اما نباید از نظر دور داشت که ضعف‌ها و محدودیت‌های نظامی و پدافندی جمهوری اسلامی در کنار چالش‌های اقتصادی و اجتماعی داخلی، توان پاسخگویی آن را در برابر تهدیدات خارجی کاهش داده است. در چنین شرایطی، حضور نظامی گسترده آمریکا در منطقه هشداری جدی است که پیامی قوی‌تر از گذشته به تهران مخابره کند و احتمال واکنش‌های متقابل را به مراتب بالاتر ببرد.

در سال گذشته، آمریکا با استقرار نیروها و تسلیحات نظامی در منطقه، توانست جمهوری اسلامی را از اقدامات تهاجمی بازدارد. پس از حملات حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر و در پی تشدید تنش‌ها در خاورمیانه، پنتاگون به سرعت دو گروه ناو هواپیمابر را به منطقه اعزام کرد و تعداد جنگنده‌های خود را افزایش داد تا جدیت خود را در برابر حزب‌الله و جمهوری اسلامی نشان دهد. این اقدامات، تعهد آمریکا به حمایت از اسرائیل و بازدارندگی در برابر تهدیدها را به وضوح نشان داد. همچنین، پس از حمله جمهوری اسلامی با بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد به اسرائیل در فروردین ۱۴۰۳، نیروهای آمریکایی با سرنگونی ده‌ها پهپاد ایرانی و موشک بالستیک نقش موثری در دفاع از اسرائیل ایفا کردند. به‌علاوه، پس از کشته شدن اسماعیل هنیه در تهران، حضور نظامی آمریکا بار دیگر  در کنترل رژیم موثر و موفق عمل کرد.

جمهوری اسلامی، با درک تغییرات اخیر و کاهش حمایت‌های بین‌المللی از سوی روسیه و چین و در نبود مشروعیت داخلی، ممکن است به‌جای رویکرد دفاعی، به اقدامات تهاجمی دست بزند تا از تشدید فشارها جلوگیری کند. این رویکرد می‌تواند شامل حملات موشکی به اهداف منطقه‌ای یا تقویت گروه‌های شبه‌نظامی در عراق و یمن باشد تا معادلات امنیتی منطقه را تغییر دهد. این انتخاب می‌تواند به دلیل ضربه قدرتمند اسرائیل به پدافند هوایی رژیم باشد که جمهوری اسلامی توان انکار آن را نداشته و برای حفظ وجهه خود ناچار است پاسخ دهد. همچنین، این رویکرد می‌تواند نشانه‌ای از فهم عمیق‌تر علی خامنه‌ای از اهداف بلندمدت اسرائیل برای تضعیف رژیم باشد؛ حملات اخیر اسرائیل، حلقه نخست از زنجیره واکنش‌های مستقیم و مستمر است که به نظر می‌رسد خامنه‌ای این طرح را درک کرده و تصمیم گرفته به‌جای انتظار برای حملات بیشتر، خود پیش‌دستی کند.

با این حال، اتخاذ رویکرد تهاجمی می‌تواند خطر تشدید درگیری‌ها و حتی آغاز یک جنگ گسترده را به‌همراه داشته باشد که هزینه‌های سنگینی برای جمهوری اسلامی خواهد داشت. حضور نیروهای نظامی آمریکا در منطقه، از جمله بمب‌افکن‌های B-52 و ناوهای هواپیمابر، نشان‌دهنده آمادگی این کشور برای پاسخ قاطع به هرگونه اقدام خصمانه است. جمهوری اسلامی گوشه رینگ گیر افتاده و باید دید آیا چاره‌ای برای فرار از این مخمصه دارد یا «این بار فرق می‌کند!»

Total
0
Shares