پانتهآ گرشاسبی
۲۱ آذر ۱۳۲۵، روزی تاریخی است که نشان از توانایی و قدرت یک رهبر ملی در حفظ وحدت و تمامیت ارضی ایران داشت. محمدرضا شاه پهلوی، در جوانی و در یکی از بحرانیترین لحظات تاریخ معاصر ایران، توانست با شجاعت و تدبیر، توطئههای تجزیهطلبانه شوروی را خنثی کند و آذربایجان را دوباره به آغوش ایران بازگرداند. این واقعه تنها یک رویداد تاریخی نیست، بلکه درسی برای آینده است؛ آیندهای که اکنون، با اعتراضات گسترده و خواست مردمی برای براندازی جمهوری اسلامی، اهمیت رهبری ملی و وجود شخصیتی همچون شاهزاده رضا پهلوی را بیش از پیش نشان میدهد.
بحران آذربایجان: تهدید تمامیت ارضی ایران
پس از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم، شوروی با حمایت از فرقه دموکرات آذربایجان به رهبری جعفر پیشهوری، تلاش کرد این استان مهم را از ایران جدا کند. حمایتهای نظامی و سیاسی شوروی و ضعف حکومت وقت، کشور را در آستانه فروپاشی قرار داده بود. اما محمدرضا شاه با درایت دیپلماتیک و اقتدار نظامی، توانست این نقشه را خنثی کند.
این رویداد نشان داد که وحدت ملی ایران همواره هدف نیروهای خارجی بوده است و بدون یک رهبری قوی و حمایت مردم، تمامیت ارضی کشور به خطر میافتد. شاه نه تنها توانست آذربایجان را حفظ کند، بلکه پیامی روشن به جهان فرستاد: ایران تجزیهناپذیر است.
از ۲۱ آذر تا امروز: تکرار تاریخ در لباس جدید
ایران امروز، با چالشهایی مشابه روبهرو است. جمهوری اسلامی نه تنها توانایی حفظ وحدت ملی را ندارد، بلکه با سیاستهای تفرقهافکنانه خود میان اقوام، عملاً زمینه را برای تجزیه و بیثباتی فراهم کرده است. از کردستان تا سیستان، از خوزستان تا آذربایجان، سیاستهای تبعیضآمیز جمهوری اسلامی نارضایتی عمیقی میان اقوام ایجاد کرده است.
در چنین شرایطی، ضرورت وجود یک رهبر ملی که بتواند اقوام مختلف ایران را حول محور هویت ایرانی متحد کند، حیاتی است. شاهزاده رضا پهلوی، با تأکید بر تمامیت ارضی، حقوق برابر برای تمامی اقوام و ارائه برنامهای مبتنی بر آزادی و دموکراسی، دقیقاً همان نقشی را ایفا میکند که پدرش در ۲۱ آذر ۱۳۲۵ ایفا کرد.
چرا شاهزاده رضا پهلوی؟
۱. نماد ملیگرایی و وحدت: شاهزاده رضا پهلوی به عنوان چهرهای ملی، از تجزیهطلبی و سیاستهای قومیگرایانه پرهیز کرده و همواره بر هویت واحد ایرانی تأکید کرده است. این ویژگی او را به شخصیتی مناسب برای هدایت کشور در دوران گذار تبدیل کرده است.
۲. حمایت اقوام: برخلاف جمهوری اسلامی که سیاست تبعیض علیه اقوام را دنبال کرده، شاهزاده رضا پهلوی به حقوق برابر برای تمامی اقوام ایرانی باور دارد. او بارها بر این نکته تأکید کرده که ایران متعلق به همه ایرانیان است.
۳. توانایی دیپلماتیک و رهبری: همانطور که محمدرضا شاه در ۲۱ آذر توانست با دیپلماسی و فرماندهی نظامی ایران را از خطر نجات دهد، شاهزاده رضا پهلوی نیز با برخورداری از حمایت بینالمللی و نفوذ سیاسی میتواند آیندهای روشن برای ایران رقم بزند.
لزوم وجود یک رهبر ملی در برابر تجزیهطلبی
تجربه ۲۱ آذر نشان داد که بدون یک دولت ملی مقتدر و رهبری واحد، ایران در برابر توطئههای خارجی و داخلی آسیبپذیر است. شاهزاده رضا پهلوی امروز میتواند همان نقش را در سطحی وسیعتر ایفا کند:
اتحاد اقوام: با پایان جمهوری اسلامی، اقوام مختلف ایران نیاز به اعتمادسازی و برابری حقوقی دارند. شاهزاده رضا پهلوی با گفتمان ملیگرایانه و برنامهریزی برای آیندهای دموکراتیک و عادلانه میتواند اقوام ایرانی را گرد یک هدف مشترک، یعنی بازسازی ایران متحد و آزاد، جمع کند. او در سخنان خود همواره بر این نکته تأکید کرده که هیچ قومی در ایران نباید به حاشیه رانده شود و حقوق همه ایرانیان باید در چارچوب یک حکومت دموکراتیک تضمین شود.
تجربه تاریخی: خطرات نبود دولت ملی مقتدر
اگر در ۲۱ آذر ۱۳۲۵ محمدرضا شاه پهلوی در برابر شوروی و فرقه دموکرات آذربایجان ایستادگی نمیکرد، ایران امروز شکلی کاملاً متفاوت داشت. تجزیه آذربایجان میتوانست آغازگر زنجیرهای از جداییها باشد که به فروپاشی ایران میانجامید. همانطور که تجربه تاریخی نشان میدهد، نبود یک دولت ملی مقتدر، خطراتی مانند تجزیهطلبی، دخالت خارجی، و ضعف در برابر دشمنان را به همراه دارد.
امروز نیز، با وجود ضعفهای بنیادین جمهوری اسلامی و سیاستهای تبعیضآمیز آن، تهدیدهای مشابهی وجود دارد. در غیاب یک رهبر ملی و برنامهای مشخص برای بازسازی، تجزیهطلبی و بیثباتی میتوانند به راحتی جایگزین نظام فعلی شوند. شاهزاده رضا پهلوی با رویکرد ملی و تاکید بر تمامیت ارضی ایران، مانعی جدی در برابر این تهدیدات است.
پایان جمهوری اسلامی و آغاز فصل جدیدی برای ایران
امروز، با اعتراضات گسترده در سراسر ایران و خواست عمومی برای تغییر نظام، مردم نیاز به یک رهبر ملی دارند که فراتر از جناحبندیها و اختلافات، همه اقوام و طبقات اجتماعی را زیر یک پرچم واحد جمع کند. شاهزاده رضا پهلوی، بهعنوان فردی که مورد احترام بخش بزرگی از جامعه است، میتواند نقش کلیدی در این گذار ایفا کند. او بارها تأکید کرده که به دنبال قدرت شخصی نیست، بلکه هدف او ایجاد حکومتی است که مردم ایران بتوانند سرنوشت خود را آزادانه تعیین کنند.
نتیجهگیری: ۲۱ آذر، چراغ راه آینده ایران
سالگرد نجات آذربایجان از اشغال و تجزیه، یادآور اهمیت رهبری ملی و اتحاد برای حفظ ایران است. همانطور که محمدرضا شاه پهلوی توانست در بحرانیترین لحظهها، تمامیت ارضی ایران را حفظ کند، امروز نیز شاهزاده رضا پهلوی میتواند نقشی مشابه در نجات ایران از بحرانهای کنونی ایفا کند.
ایران امروز، بیش از هر زمان دیگری، به دولتی مقتدر، ملیگرا و دموکراتیک نیاز دارد که بتواند ضمن حفظ وحدت و تمامیت ارضی، خواستههای مردم را برای آزادی و عدالت برآورده کند. شاهزاده رضا پهلوی میتواند با تجربه، شخصیت ملیگرا و تواناییهای دیپلماتیک خود، رهبری این گذار تاریخی را بر عهده گیرد.
۲۱ آذر نه فقط یک روز تاریخی، بلکه یک درس است: وقتی مردم و رهبران ملی متحد شوند، ایران شکستناپذیر خواهد بود.