حمایت حداکثری از ملت ایران: اقدام قاطعانه در زمانه‌ی تسخیر خیابان

هرگاه ملت ایران بار دیگر شجاعت و آزادگی خود را با حضور در خیابان‌ها و جنگیدن برای آزادی در برابر یک رژیم مافیایی سرکوبگر به نمایش بگذارند، فرصتی بسیار محدود و حیاتی برای دولت آمریکا و متحدانش فراهم خواهد شد تا حداکثر حمایت را از ملت ایران ارائه دهند؛ نه تنها از طریق اقدامات بلندمدت برای فشار حداکثری، بلکه با گام‌های قاطعانه و فوری که از جان شهروندان ایرانی در برابر سرکوب و خشونت عریان رژیم محفاظت کند. در لحظات حساسی که ایرانیان جان‌شان را در دست می‌گیرند تا خود و جهان را از شر یک فرقه تبهکار نجات دهند، آمریکا و متحدانش باید در کنار حمایت‌هایی از جنس ارائه اینترنت آزاد، با هماهنگی کامل شاهزاده رضا پهلوی به‌عنوان رهبر ملی، اقداماتی شجاعانه اتخاذ کنند تا مانع از سرکوب خونین، کشتار معترضان، اعدام و بازداشت‌های گسترده ازسوی جمهوری اسلامی شوند.

نیاز فوری، اقدام فوری

ماهیت تظاهرات خیابانی در ایران همواره مخاطره‌آمیز و کوتاه‌مدت بوده است. جمهوری اسلامی بارها نشان داده که حاضر است به تظاهرات مسالمت‌آمیز ملت ایران با خشونت حداکثری پاسخ دهد و اغلب با سرکوب‌های شدید، بازداشت‌های گسترده و اعدام، این تظاهرات را متوقف می‌کند. در این شرایط، حمایت‌هایی که ممکن است ماه‌ها یا حتی هفته‌ها به طول بینجامند تا اثرگذاری خود را نشان دهند، به‌احتمال زیاد برای حمایت از ملتی که در خیابان‌ها هستند، دیر خواهد بود. حمایت حداکثری موثر باید به‌موقع، هماهنگ و قوی باشد تا هزینه‌ها و ریسک‌های واقعی برای مقامات رژیم ایجاد کند و آنها را از سرکوب بیشتر بازدارد. این امر مستلزم فراتر رفتن از تحریم‌ها و بیانیه‌های دیپلماتیک و اتخاذ اقداماتی است که در زمین واقعیت، هزینه‌های سنگینی برای آنها که خشونت علیه ملت ایران را آماده در دستور کار دارند، ایجاد کند. در ادامه، به اقداماتی چند که می‌توان برای ارائه این نوع حمایت فوری به کار گرفت، اشاره می‌کنیم.

قدرت‌نمایی نظامی

دولت آمریکا و متحدانش ازجمله اسراییل می‌توانند علنا اعلام کنند که جمهوری اسلامی هرگز نباید مشارکت‌کنندگان در تظاهرات را به هیچ بهانه‌ای اعدام کند وگرنه به ازای هر اعدام، یکی از فرماندهان سپاه هدف حمله قرار خواهد گرفت. ازسوی دیگر، یک نمایش قدرت نظامی قابل مشاهده می‌تواند به‌عنوان یک عامل بازدارنده قوی برای جمهوری اسلامی عمل کند. انجام پروازهای غیرتهاجمی در نزدیکی مرزهای ایران توسط هواپیماهای آمریکا و متحدانش، به مقامات جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که اقدامات آنها تحت نظارت دقیق قرار دارد و هرگونه تشدید خشونت ممکن است منجر به واکنش بین‌المللی شود و هر اقدام رژیم مجازاتی در پی خواهد داشت. با افزایش تهدید احتمالی یک واکنش گسترده‌تر بین‌المللی، این حرکت می‌تواند فشار خارجی قدرتمندی ایجاد کند که رژیم را شدیدا برای اعمال خشونت دچار تردید کند.

عملیات سایبری

حملات سایبری هدفمند می‌تواند توانایی جمهوری اسلامی را در هماهنگی و اجرای سرکوب‌ها به‌طور قابل‌توجهی مختل کند. نیروهای امنیتی برای بسیج و هماهنگی، به شبکه‌های ارتباطی متمرکز، سیستم‌های تلفن همراه و جی‌پی‌اس متکی هستند. عملیات‌های سایبری که این شبکه‌ها را غیرفعال یا مختل کند مانند ایجاد اختلال در سیگنال‌های جی‌پی‌اس، از کار انداختن دوربین‌های نظارتی و ایجاد اختلال در ارتباطات نیروهای سرکوب می‌تواند در میان نیروهای امنیتی سردرگمی ایجاد کند، زمان پاسخگویی آنها را به تاخیر بیندازد و توانایی آنها را برای اجرای عملیات سرکوب کاهش دهد. علاوه بر این، هدف قرار دادن سیستم‌های توزیع سوخت از طریق حملات سایبری می‌تواند توانایی رژیم را برای جابجایی سریع تعداد زیادی نیرو یا استفاده از وسایل نقلیه سنگین در واکنش به اعتراضات محدود کند.

حملات هدفمند سایبری می‌تواند بر فناوری‌های خاص و تجهیزات مورد استفاده برای کنترل جمعیت در خیابان‌ها متمرکز شود. غیرفعال کردن سیستم‌های نظارتی، پهپادها و پلتفرم‌های تحلیل اطلاعات، رژیم را از ابزارهای مهمی که برای نظارت، پیگیری و کنترل معترضان استفاده می‌کند محروم می‌کند. با ایجاد اختلالات سایبری در توانایی رژیم برای نظارت و بسیج نیروها، پتانسیل واقعی برای کاهش سرعت و کارایی هرگونه سرکوب وجود دارد.

استفاده از عملیات سایبری برای ایجاد اختلال در بانک‌ها و پردازشگرهای پرداخت داخل ایران نیز یک راه دیگر پاسخگو نگه داشتن جمهوری اسلامی در صورت استفاده از خشونت است. با تضعیف سیستم‌های بانکداری الکترونیکی، درگاه‌های پرداخت و تراکنش‌های بین‌بانکی، توانایی رژیم در انتقال پول به‌طور قابل توجهی مختل خواهد شد. این رویکرد، به‌طور مستقیم ثبات مالی نهادهایی را که از سرکوب حمایت می‌کنند تحت تاثیر قرار می‌دهد.

علاوه بر این، محدودیت‌های بین‌المللی هماهنگ بر تامین تجهیزات کنترل جمعیت، گاز اشک‌آور و سایر ابزارهای کنترل جمعیت می‌تواند به کاهش دسترسی فوری به این منابع منجر شود و برای نیروهای امنیتی درگیر سرکوب، چالش‌های لجستیکی ایجاد کند.

مسیر امن برای ریزش نیروهای امنیتی

یکی از اقدامات موثر آمریکا و متحدانش با نظارت مستقیم شاهزاده رضا پهلوی به‌عنوان رهبر ملی که توانایی جذب و هدایت نیروهای نظامی و امنیتی ریزشی را دارد، ارائه مسیر امن و پناهندگی فوری به هر کدام از اعضای نیروهای امنیتی است که از انجام دستورات برای اعمال خشونت علیه ایرانیان خودداری کنند. این پیشنهاد، در صورتی که به‌وضوح و به‌صورت گسترده اعلام شود، در میان نیروهای رژیم، به‌ویژه کسانی که در اعمال خشونت علیه غیرنظامیان تردید دارند، مشوقی برای جدایی از رژیم است. بیانیه‌های عمومی از سوی آمریکا و کشورهای متحد مبنی بر ارائه پناهندگی به سربازان و نیروهای نظامی که از اعمال خشونت علیه مردم خودداری کنند، در داخل نیروهای امنیتی دوگانگی ایجاد کرده و منابع انسانی رژیم را تضعیف می‌کند. با فراهم کردن راه فرار، جامعه بین‌المللی می‌تواند احتمال خشونت کورکورانه توسط رژیم در خیابان‌ها را کاهش دهد.

جنگ روانی

نقش جنگ اطلاعاتی را در زمان‌هایی که خیابان مملو از براندازان است نمی‌توان نادیده گرفت. عملیات‌های روانی هدفمند، از جمله کمپین‌های پیام‌رسانی که هم به عموم ملت ایران و هم به نیروهای امنیتی رژیم ارسال می‌شود، احساس انزوای رژیم را تشدید کرده و توانایی آن را برای کنترل روایت‌ها تضعیف می‌کند. آمریکا و متحدانش می‌توانند از طریق رسانه‌های مختلف، پیام‌هایی را منتشر کنند که نقض حقوق بشر را افشا کرده، از جداشدگان حمایت کرده و آمادگی جامعه بین‌المللی را برای مقابله با جنایتکاران نشان دهند. پیام‌های علنی خطاب به نیروهای امنیتی می‌تواند آنها را تا حد ترک پست‌هایشان مردد کند.

هم‌زمان، پخش مداوم اطلاعات به‌هنگام در مورد تظاهرات و هرگونه خشونت رخ‌داده می‌تواند باعث خشم بین‌المللی شده و احساس آسیب‌پذیری رژیم در برابر مداخله خارجی را افزایش دهد. این تاکتیک‌های روانی از مشروعیت شکننده رژیم بهره‌برداری کرده و خشونت را برای رهبران رژیم دشوارتر می‌کند.

همچنین، آمریکا می‌تواند فرماندهان و مقامات امنیتی کلیدی که مسئول خشونت علیه مردم هستند را به‌صورت عمومی ردیابی و افشا کند. با استفاده از رسانه‌های اجتماعی، شبکه‌های خبری و پلتفرم‌های بین‌المللی برای به اشتراک گذاشتن این اطلاعات، آمریکا و متحدانش می‌توانند فشار روانی بر افرادی که در سرکوب شرکت می‌کنند، اعمال کنند.

تحریم‌های اضطراری

در حالی که تحریم‌های عمومی زمان می‌برد تا اثرگذاری خود را نشان دهند، تحریم‌های هماهنگ و سریع علیه بخش‌های اساسی تجارت جمهوری اسلامی تاثیر فوری‌تری دارد. این تحریم‌ها فراتر از اقدامات اقتصادی کلی، مستقیما بر وضع روزمره رژیم تاثیر می‌گذارد. آمریکا می‌تواند نیروهای دریایی را در تنگه هرمز مستقر کند تا مسیرهای صادرات نفت جمهوری اسلامی را زیر نظر بگیرند و به محض کاربرد خشونت ازسوی رژیم، تحریم‌های فوری یا مسدودسازی هرگونه حمل‌ونقل نفتی را اعمال کند. این اقدام با قطع جریان درآمدی رژیم، هزینه مالی قابل توجهی برای ادامه سرکوب‌ها ایجاد کرده و فشار را بر رژیم افزایش می‌دهد.

برای دهه‌ها، رژیم مافیایی جمهوری اسلامی توانسته است از طریق اشاعه ترس، خشونت حداکثری و فرار از نظارت بین‌المللی، مخالفانش را سرکوب کند. با این حال، آمریکا و متحدانش ابزارهایی قدرتمند در اختیار دارند که می‌تواند این روایت را تغییر دهد و حمایت حداکثری را در حیاتی‌ترین زمان برای ملت ایران ارائه دهد؛ زمانی که آنها جان خود را در خیابان‌ها برای نابودی «سر مار» به خطر می‌اندازند. شاهزاده رضا پهلوی به‌عنوان رهبر ملی، بزرگ‌ترین سرمایه تاریخی-سیاسی ایران و جهان برای نابودی فرقه تبهکار جمهوری اسلامی است. با بهره‌گیری از ترکیبی از بازدارندگی نظامی، عملیات‌های سایبری، تحریم‌های هدفمند، تشویق و مدیریت ریزش‌های داخلی رژیم و کمپین‌های روانی، آمریکا و متحدانش می‌توانند هزینه‌های واقعی را بر دستگاه سرکوب رژیم تحمیل کنند. هر یک از این اقدامات پیامی جدی را ارسال می‌کند که جهان در حال تماشا است، خشونت علیه غیرنظامیان عواقب ملموسی خواهد داشت و ملت ایران در تلاشش برای آزادی تنها نیست.

Total
0
Shares