با گذشت چند روز از بازگشت درگیریهای نظامی در سوریه هنوز پرسشها و ابهامهای زیادی دربارهی علت، اهداف، پشتیبانان و دورنمای آن وجود دارد.
برای مجموعهای از ۲۰۰هزار پیکارجو که چندین سال در ادلب و اطراف آن در قالب گروههای مخالف اسد قرار داشتند و امکان عملیات و تحرک جدی نداشتند، شرایط جدید یک فرصت ویژه بود. ضربات جدی به حزبالله، حملههای نامنظم اسرائیل و ایالات متحده به برخی پایگاههای حامیان بشار اسد در سوریه و چالشهای جدی روسیه و جمهوری اسلامی این شرایط ویژه را ایجاد کرده بود. بقای محافظتشدهی گروههای مسلح مخالف اسد در ادلب (و همچنین در مناطق کرد شمال شرقی) نمیتوانست تا مدتها ادامه بیابد. در این وضعیت اقدام مخالفان اسد برای تغییر و برهمزدن توازن پیشین دور از ذهن نبود. انگیزهی اصلی آغاز درگیری بیتردید همین است.
از چنین ارادهای ممکن است که ترکیه و قطر استفاده کرده باشند. یا حتی با احتمال ضعیفتر امکان بهرهگیری از آن توسط ایالات متحده و اسرائیل نیز وجود دارد. اما انگیزههای دولتهای دیگر متفاوت است و با توجه به شرایط میدانی میتوان چند احتمال را مطرح کرد.
سناریوی بعید حذف همهی گروههای مسلح در منطقه است. پس از حزبالله و حماس (و سایر گروههای کوچکتر فلسطینی مانند جهاد اسلامی) نوبت به حشد شعبی عراق و سوریه، انصارالله یمن و همهی گروههای دارای گرایش سلفی جهادی در منطقه و همچنین گروههای قومگرای کُرد میرسد. در یک سیاست کلان باید شرایطی برای حل سیاسی همهی درگیریهای نظامی در منطقه یافت. یا هر گروه ناسازگار را حذف کرد. در سوریه مسئله برای اسرائیل و نظم غربی کاملاً مثبت خواهد بود. با فشار به اسد و درحالیکه اسد در حال گفتگو برای بازگشت به اتحادیهی عرب است، امکان یک توافق مناسب و جدی برای منضبطسازی رفتار دولت اسد و محدودیت و حذف همهی گروههای شبهنظامی فراهم میشود.
نیروهای مخالف اسد توان زیادی برای حرکت بهسمت دمشق و حتی حرکت بهسمت لاذقیه را ندارند. حتی پیروزی احتمالی در حماء نمیتواند تا حمص ادامه بیابد. ایجاد یک منطقهی بزرگتر برای مخالفان اسد در میانمدت ممکن است که شرایط را برای تدارک حملات جدیتر در آینده دورتر فراهم کند. ولی در میانمدت روسیه و جمهوری اسلامی به کمک اسد میآیند.
گروهای مسلح مخالف اسد نیز دارای ایدئولوژی خطرناکند و عمدتاً در لیست تروریستی کشورهای غربی قرار دارند. تجربه داعش را نیز کسی فراموش نکرده است و هنوز غربیها نمیتوانند آنها را مانند طالبان تحمل کنند. وضعیت میانی سوریه به منطقهی حاشیهای افغانستان تفاوت دارد.
بنابراین این گسترش منطقهی تصرفشده این گروهها درنهایت برای نوعی فشار برای رفتن بهسوی پایاندادن به درگیریها و حضور نیروهای نظامی غیردولتی در آنجا خواهد بود. اسرائیل نیز هرگز از هممرزی با این گروهها استقبال نخواهد کرد.
نقش اتحادیه عرب (بهویژه کشورهای قدرتمندتر عربی) در روزهای آینده این مسئله را روشن میکند. حتی ممکن است که این وضعیت بشار اسد را متقاعد کند که در پیمانش با روسیه و جمهوری اسلامی تجدیدنظر کند و از ایالات متحده (و بریتانیا، فرانسه و اسرائیل) کمک بگیرد و یک راهکار سیاسی برای تغییرات در سوریه و در خاورمیانهی پس از ۷ اکتبر پیدا کند.
نقش ترکیه در اینجا جدیتر است. تا اینجا نیز مهمترین حامی و حافظ این گروههای مسلح مخالف اسد در ۵ سال اخیر ترکیه بوده است. ترکیه علاوهبر فشار بر اسد و اقدام جدی علیهی پیکارجویان کُرد میتواند نقش کمرنگشدهی ترکیه در خاورمیانه را احیا کند و حتی درپی بهرسمیتشناختن ترکیه بهعنوان یک قدرت منطقهای برود.
گفتههای فیدان (وزیر خارجه ترکیه) برای استفاده از این وضعیت برای ایجاد یک توافق در سوریه برای پایان وضعیت جنگی در سوریه نیز میتواند به همینمعنا باشد. ترکیه علاوهبر بلندپروازیها میتواند بسیاری از خواستههایش را در این وضعیت پیگیری کند. آنها از حمایت طولانی از این گروههای مسلح خسته شدهاند. آیندهی وضعیت پیشین هم روشن نبود. ایجاد یک توافق سیاسی در سوریه میتواند نیروهای اخوانی را به بخشی از سیاست رسمی سوریه تبدیل کند. اولویت مبارزه با گروههای پیکارجوی کُرد نیز برای ترکیه قابل پیگیری و حتی نتیجهگیری است.
بهنظر میرسد که حفاظت طولانیمدت از سلفیهای جهادی و گروههای پیکارجوی دیگر در ادلب به روزهای پایانی رسیده بود. شرایط برای تغییرات در سوریه فراهم شده است. اما ابهامها همچنان زیاد است. اسرائیل تمایلی به قدرتگیری زیاد این گروهها ندارد. اما علاقهای هم به تقویتشدن حزبالله از طریق سوریه (توسط محور جمهوری اسلامی) ندارد. ترکیه تنها برگ بازیاش را باید به بهترین شکل استفاده کنند. ایالات متحده و همپیمانان اروپاییاش درپی یک نظم سیاسی و غیرنظامی در منطقهاند.
عربستان سعودی و کشورهای عربی هم همراهی زیادی دارند.
گرچه تحولات در سوریه باز خشن و خونبار است. اما بهنظر میرسد که اینبار همه بر پایاندادن سیاسی به آن فکر میکنند. حتی در وضعیت موجود روسیه و جمهوری اسلامی نیز به این گزینه فکر میکنند. بدترین اتفاق در شرایط کنونی ایجاد یک منطقه بزرگتر برای پیکارجویان و حلناشده رهاکردن این وضعیت خواهد بود.