آیا جمهوری اسلامی روزهای بعد از جنگ را خواهد دید؟

اگر علی خامنه‌ای ایران را دچار یک جنگ گسترده با اسراییل و متحدانش کند آیا قادر به ادامه حیات خواهد بود؟ بودجه ۱۴۰۴ جمهوری اسلامی نشانه‌هایی جدی از نگاه جنگ محور و سرکوب داخلی دارد. با افزایش ۲۰۰ درصدی بودجه بخش نظامی، ثروت ملی را قرار است صرف تسلیحات، راضی نگه داشتن نظامیان و افزایش قدرت سرکوب درصورت بروز تظاهرات ملی کنند.

جمهوری اسلامی ۴۴ سال پیش با سیاست صدور انقلاب و تحریک عراقی‌ها به انقلاب علیه صدام، ایران را به ورطه جنگی هشت ساله کشاند که پیامدهای سهمگینی برای ایران داشت و رژیم با قربانی کردن منابع ملی از آن جنگ بیرون آمد اما شرایط امروز مملکت تفاوت‌های گسترده‌ای با آن سال‌ها دارد و باید منتظر تبعات متفاوتی نیز بود. بیش از چهار دهه غارت کشور از طریق رانت و فساد سیستماتیک، تورم طاقت‌فرسا، سرکوب و قتل سیستماتیک ملت ایران، عدم مشروعیت داخلی، انزوای بین‌المللی و گسترش تروریسم جمهوری اسلامی را در ضعیف‌ترین شرایط خود قرار داده است. در صورت بروز جنگ گسترده، پیامدهای آن شدید و چندوجهی خواهد بود و تاثیرات گسترده ای بر شرایط اجتماعی-اقتصادی خواهد داشت که موجودیت این رژیم را در معرض نابودی کامل قرار می‌دهد.

بودجه انبساطی ۱۴۰۴ که بی‌تردید با فساد سیستماتیک و مدیریت ناکارآمد آمیخته خواهد بود موجب افزایش تورم و کاهش قدرت خرید مردم و همچنین سقوط بیش از پیش ریال می‌شود. افزایش ۴۰ درصدی درآمدهای مالیاتی فشار بی‌امانی بر طبقه متوسط وارد خواهد کرد و افزایش نرخ تسعیر ارز برای کالاهای اساسی به افزایش قیمت این کالاها و کاهش دسترسی مردم به آن‌ها منجر می‌شود. محدودیت شدید دسترسی به منابع ارزی، افزایش حجم نقدینگی بدون افزایش تولید و صادرات و اتکای شدید به درآمدهای نفتی منجر به تورم افسارگسیخته و فشار کمرشکن به ملت ایران خواهد شد. این شرایط درصورت ادامه ماجراجویی علی خامنه‌ای علیه امنیت اسراییل و بازی با دم شیر، به مراتب بدتر خواهد شد. رژیم ناچار از افزایش قیمت بنزین است که تاثیر عمیقی بر تمامی نیازهای اساسی ازجمله غذا و انرژی می‌گذارد.

شرایط ناگوار اقتصادی-سیاسی به همراه حمله پیوسته جمهوری اسلامی به کرامت انسانی ایرانیان که کارد را به استخوان ایرانیان رسانده می‌تواند نارضایتی عمومی را در قالب یک اقدام گسترده ملی شعله‌ور کند. خیزش‌های ملی یک دهه اخیر منشا اقتصادی سیاسی داشته‌اند و درصورتی که وخامت اوضاع از طاقت فراتر رفته و در محدوده امر تحمل‌ناپذیر قرار گیرد، دستگاه سرکوب ازجمله سپاه و بسیج لزوما توان کنترل نظم سرکوبگر کنونی را نخواهد داشت. کینه عمیق ایرانیان از جمهوری اسلامی که مشروعیت داخلی رژیم را سوخته و از بین برده، امکان وارد کردن ضربات اساسی به منافع جمهوری اسلامی را فراهم می‌کند. خرابکاری شرافتمندانه به‌عنوان یکی از راه‌های موثر در تحلیل بردن توان امنیتی و لجستیکی جمهوری اسلامی افزایش چشمگیری خواهد داشت. در چنین شرایطی، با تکیه بر رهبری شاهزاده رضا پهلوی به‌عنوان رهبر ملی، شاهد شکست پی در پی رژیم در عرصه‌های مختلف ازجمله در جنگ روانی و پروپاگاندا خواهیم بود؛ سلاحی که در کنار قتل و سرکوب مردم، تاکنون عمود خیمه جمهوری اسلامی بوده است.

در شرایط ورود جمهوری اسلامی به یک جنگ گسترده با اسراییل و متحدانش، امکان‌های تجارت غیرقانونی در عرصه بین‌المللی و دور زدن تحریم‌ها برای رژیم به شدت محدودتر خواهد شد. اقتصاد رژیم که به شدت به درآمدهای نفتی وابسته است بیش از پیش آسیب می‌بیند و متحدان سنتی‌اش ازجمله چین و روسیه نیز در شرایطی نیستند که توان نجات او را داشته باشند. اگر دانلد ترامپ برنده انتخابات باشد، فشار حداکثری را بر رژیم اعمال کرده و از اسراییل پشتیبانی جدی‌تری خواهد کرد. هرچند درصورت پیروزی هریس، دولت او به دنبال مذاکره و ایجاد تنفس اقتصادی است اما در شرایط جنگی، دست او هم بسته‌تر از همیشه خواهد بود.

ازسوی دیگر، فشار بی‌امان شرایط جنگی موجب بروز شکاف‌های داخلی رژیم نیز خواهد شد و آن بخش از رژیم که توهم پیروزی و جان به در بردن دارد علی خامنه‌ای را تشویق به ادامه جنگ می‌کند و آنها که فروپاشی رژیم را درک می‌کنند تلاش خواهند کرد تا جمهوری اسلامی با پوست‌اندازی و کوتاه آمدن از اصولش بتواند جهان را بار دیگر فریب داده و در قدرت باقی بمانند. این اختلافات توانایی جمهوری اسلامی در نمایش یک جبهه متحد را تضعیف خواهد کرد و حتی ممکن است کشمکش‌های جانشینی علی خامنه‌ای در این شرایط به اوج خود برسد و منجر به اقدام‌های عملی در این زمینه شود. سپاه پاسداران اقتصاد ایران را گروگان گرفته و شرایط جنگی باعث می‌شود تا نقش آنها در تصمیم‌گیری‌ها بیش از پیش پررنگ‌تر شود و می‌تواند همین موضوع انگیزه‌ای برای آنها باشد تا بر شیپور جنگ بدمند.

بقای جمهوری اسلامی در مواجهه با یک جنگ گسترده با اسرائیل و متحدانش تحت فشارهای شدید اقتصادی سیاسی در معرض خطر اساسی قرار می‌گیرد. در حالی که رژیم امیدوار است تا با سرکوب گسترده، پروپاگاندا و اتحادهای استراتژیک، تاب‌آوری خود را افزایش دهد، فاکتورهای مختلفی مرکب از فروپاشی اقتصادی، خیزش ملی و احتمال شکاف‌های داخلی می‌تواند چالش‌های عمده‌ای برای آنها ایجاد کند. میزان دخالت آمریکا، اتحادهای منطقه‌ای و توانایی رژیم در مدیریت مبارزه ملت ایران، همگی نقش‌های مهمی در شکل‌گیری آینده ایران ایفا خواهند کرد. ضعف شدید جمهوری اسلامی در تمامی عرصه‌ها ازجمله در حوزه تسلیحاتی و نظامی، ثبات و موجودیت آن را تحت خطر جدی قرار خواهد داد. در این میان، ملت ایران می‌تواند نقش عمده‌ای در ساختن آینده بازی کند و با تضعیف مضاعف رژیم در مسیر پس گرفتن ایران از مافیای جمهوری اسلامی گام بردارد.

Total
0
Shares